امروز عصر خواهرم زنگ زد. خیلی کفری بود. کسب و کار اینترنتی کوچکی دارد. می‌گفت همین چند روز پیش یک میلیون تومان هزینه تبلیغات داده و همین که خواسته نتیجه بگیرد، اینترنت قطع شده و حالا حتی وصل هم بشود دیگر اثر آن تبلیغ از بین رفته. پرسید تو خبر نداری کی وصل می‌شود؟ گفتم حقیقتش امروز وزیر ارتباطات مملکت مصاحبه کرده و گفته بی خبر است!

به هرحال من فکر می‌کنم حداقل تا پایان مرحله سوم واریز، یعنی تا روز یکشنبه قطعا اینترنت وصل نمی‌شود. بعد از آن طی یک هفته ابتدا استان‌هایی که بچه‌ی خوبی بوده‌اند وصل می‌شوند و بعد از آن کم کم استان تُخس‌ها! 

اما باز ته دلم خالی است. یادم می‌آید فیلترینگ فیس بوک را هم گفتند موقتی است! یوتیوب و تلگرام را هم. و خیلی چیزهای دیگر که اول عجیب به نظر می‌آمد اما بعدها تبدیل به چیزی عادی شد. نه این که کلا همین وضعیت بماند، اما می‌ترسم هرگز به وضعیت سابق بر نگرد؛ آهسته آهسته مردمی که دست دولت در جیبشان را بر نتابیده بودند، به وصل شدن گوگل راضی شوند و آن بالایی ها این اتفاق را هم مثل واکسنی که آنها را نکشته و قوی تر کرده به فال نیک بگیرند. که نقطه ضعف جدیدی از مردم گرفته اند.

این چند روزه زیاد پرسیدم که چه می‌توان کرد؟ و خودم گفته‌ام هیچ! واقعا وقتی هر اعتراضی را یا جوگیرهای خودمان ( بی هدف و از سر نادانی) یا گماشته‌های آن طرف ( با هدف اخلال در امنیت) و یا گماشته‌های همین طرف ( با هدف اخلال در امنیت نمایی! ) به آشوب تبدیل می‌کنند چگونه می‌توان تصور کرد تصمیم غلط یکی از نمایندگان با اعتراض مردم بیچاره رو به رو می‌شود و آن مدیر تحت فشار دوباره بررسی می‌کند و اشتباهش را می‌پذیرد و تصمیمش را بر می‌گرداند؟ چهل سال این حکومت عمر دارد. کجا چنین شده؟

شما می‌توانید تصور کنید مثلا عده‌ای که زندگی و نان شبشان به اینترنت گره خورده بود الآن یک جا جمع شوند و به دولت اعتراض کنند؟ 

کسانی که فقط راه حل قانونی و پاستوریزه را قبول دارند، راه حل شما برای این مسئله چیست؟ از مجاری قانونی، فاصله‌ی مردم تا شورای عالی امنیت ملی چند فرد است؟ چند نهاد؟ چند ارگان؟ چند انتخابات؟ بگذریم از این که اعتراضات و تجمعات هم در قانون تعریف شده. اما در قانون جمهوری اسلامی ایران. نه قانون شفاهی ای که شما به آن قائلید و مبنای عملکردتان است! اما یادتان نرود توی این ماجرا چه خودی نشان دادید. گسست روانی‌ و بی‌اعتمادی‌ای که بین شما و مردم ایجاد شد در ذهن مردم می‌ماند.

مثل سهراب که آخرش باز می‌پرسید خانه‌ی دوست کجاست؟ ما هم آخر تمام حرفهای‌مان می‌پرسیم: چه می‌توان کرد؟ 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

logo design اموزش فتوشاپ انواع دستگاه دسته بندی مقاله تحقيق پايان نامه روانشناسي وبلاگ تستی روزهای زندگی طراحی سایت در تبریز دنیای خاکستری پخش عمده بلور و کریستال شامپاین سوفیا نازنین حصاری